نهادینه کردننَهادینِه کَردَن لإضفاء الطّابع المؤسّسيّ ادامه... لِإضْفَاءَ الطَّابِعِ الْمُؤَسَّسِيِّ تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به عربی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن institutionnaliser ادامه... institutionnaliser تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به فرانسوی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن ทำให้เป็นสถาบัน ادامه... ทำให้เป็นสถาบัน تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به تایلندی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن ادارہ بنانا ادامه... ادارہ بنانا تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به اردو
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن istituzionalizzare ادامه... istituzionalizzare تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به ایتالیایی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن institucionalizar ادامه... institucionalizar تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به اسپانیایی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن instytucjonalizować ادامه... instytucjonalizować تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به لهستانی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن институционализировать ادامه... институционализировать تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به روسی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن інституціоналізувати ادامه... інституціоналізувати تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به اوکراینی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن institutionaliseren ادامه... institutionaliseren تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به هلندی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن institutionalisieren ادامه... institutionalisieren تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به آلمانی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن संस्थागत करना ادامه... संस्थागत करना تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به هندی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن institucionalizar ادامه... institucionalizar تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به پرتغالی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن প্রতিষ্ঠানগত করা ادامه... প্রতিষ্ঠানগত করা تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به بنگالی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن menginstitusikan ادامه... menginstitusikan تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به اندونزیایی
نهادینه کردننَهادینِه کَردَن kurumsallaştırmak ادامه... kurumsallaştırmak تصویر نهادینه کردن دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی